کد خبر: ۴۷۰۴۰
۲۰:۳۹ -۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲

حمیدرضا الداغی را بیشتر بشناسید + تصاویر

حمیدرضا الداغی، متولد سال ۱۳۵۶ در شهر سبزوار بود. الداغی که متاهل بود، یک فرزند دختر ۱۵ ساله داشت. وی در زمان حیاتش، به عنوان معمار و طراح ساختمان، در یک دفتر معماری فعالیت می‌کرد.

حمیدرضا الداغی

نشان تجارت - محمد آیتی: این روز‌ها نام «حمیدرضا الداغی» مرد ۴۶ ساله سبزواری بر سر زبان بسیاری از ایرانی‌ها جاری است. او در جریان کمک به دختر جوانی که گرفتار دو تن از اراذل اوباش شده بود، وارد میدان شد و در یک درگیری چند دقیقه‌ای، به خاطر ضربات متعدد چاقو به قلب، قفسه سینه و پشتش، درگذشت.

بیوگرافی حمیدرضا الداغی

حمیدرضا الداغی، متولد سال ۱۳۵۶ در شهر سبزوار بود. الداغی که متاهل بود، یک فرزند دختر ۱۵ ساله داشت. وی در زمان حیاتش، به عنوان معمار و طراح ساختمان، در یک دفتر معماری فعالیت می‌کرد.

همچنین در کارنامه حمیدرضا الداغی، فعالیت در ورزش قهرمانی هم به چشم می‌خورد. او در زمانی، هندبال بازی می‌کرد و از قرار معلوم، بازیکن گوش چپ تیم سبزوار بود. الداغی در همه رده‌های سنی برای تیم دانشگاه تربت جام به میدان رفت. وی در دهه ۷۰ در رقابت‌های لیگ دسته یک، در تیم سبزوار، سابقه بازی داشته است.

چرا حمیدرضا الداغی نماد غیرت شد؟

بی‌تردید هشتم اردیبهشت سال ۱۴۰۲ به عنوان یک خاطره تلخ و البته با درس‌هایی فراوان از شجاعت، رشادت و غیرت در تاریخ این مرز و بوم، ثبت خواهد شد. در این تاریخ، در شهر سبزوار و زمانی که آسمان تاریک شده بود و حمیدرضا الداغی انتظار آمدن دخترش از کلاس درس را می‌کشید، در همان حوالی، یک دختر نوجوان گرفتار دو تن از اراذل اوباش این شهر که یکی ۱۸ ساله و دیگری ۱۶ ساله بود، شد. در فیلم دوربین‌های مداربسته این‌طور پیداست که یکی از این دو جوان با کشیدن دست این دختر نوجوان می‌خواهد او را با خود همراه کند و دختر هم در بی‌پناهی، مقامت می‌کند.

مقاومت دختر نوجوان که توام با سر و صدا شده بود، دلیلی شد تا شخصی به نام حمیدرضا الداغی، وارد میدان درگیری شود تا دو اراذل اوباش را از دختر نوجوان، دور کند. الداغی در شرایطی با این دو اراذل اوباش، آن هم با دست خالی مبارزه می‌کند که پیش از او، افرادی دیگری با دیدن صحنه درگیری، محل را ترک می‌کنند و حاضر نمی‌شوند جان خود را به این واسطه به خطر بیندازند.

درگیری کوتاه حمیدرضا الداغی با دو جوان که از اراذل اوباش شهر سبزوار بودند، خیلی زود به خون کشیده شد. حمیدرضا که خود ورزشکار بود، با آمادگی جسمانی به نسبت خوبش با ضربات پا و شبیه به کاراته و همچنین مشت به طرف‌های مقابل، تلاش می‌کند تا هم اراذل اوباش را از منطقه دور کند و هم سلامت دختر نوجوان گرفتار را تضمین کند، اما ضربات بی‌رحمانه چاقو به قلب، قفسه سینه و پشت حمیدرضا، خیلی زود به زندگی این مرد شجاع پایان داد.

این برخورد شجاعانه حمیدرضا الداغی که در نهایت منجر به درگذشتش شد، شرایطی را ایجاد کرد که به او نام «شهید غیرت» را بدهند.


فیلم درگیری منجر به شهادت حمیدرضا الداغی با اراذل اوباش


چرا در شهادت حمیدرضا الداغی، دوقطبی‌سازی رخ داد؟

شهادت حمیدرضا الداغی در دفاع از ناموس، در شرایطی رقم خورد که چند هفته‌ای است که نیروی انتظامی به طور جدی برای مقابله با پدیده کشف حجاب، وارد گود شده است. از این‌رو، شهادت حمیدرضا که کارش مورد تایید همه افراد و جریان‌ها بود، باعث ایجاد دوقطبی بین برخی تفکرات سیاسی شد. عده‌ای که خواهان رعایت حجاب و عفاف در کشور هستند و به شدت در برابر پدیده کشف حجاب، موضع دارند، سعی کردند حمیدرضا الداغی را همسنگر خود معرفی کنند و از سوی دیگر، افرادی که حجاب اجباری را برنمی‌تابند، کار او را ستایش و تنها در حمایت ناموس دانستند و گفتند او به هیچ عنوان با این کارش، مُهر تاییدی به جریان حامی حجاب اجباری نزده است.

روز بعد از این واقعه، عده‌ای با نصب بنر‌هایی از حمیدرضا الداغی در ورودی مراکز تجاری اپال و پالادیوم که در این هفته‌ها، مدیریت آن‌ها به واسطه دیده‌شدن مواردی از کشف حجاب مورد برخورد قرار گرفتند، خواستند پیامی به بی‌حجابان داده باشند.

از سوی دیگر، افراد موافق حجاب اجباری برای اینکه شهادت حمیدرضا الداغی توسط گروهی، مصادره به مطلوب نشود، تصاویری از همسر حمیدرضا الداغی که در شبکه‌های اجتماعی است را وایرال کردند تا نشان دهند که همسر وی هم اعتقادی به حجاب اجباری نداشته است و او تنها برای دفاع از ناموس روی به درگیری آورده است.

حمیدرضا الداغی و همسرش

حمیدرضا الداغی و همسرش

در حالی که عده‌ای حمیدرضا الداغی را بسیجی نامیدند و سعی داشتند از مراسم تشییع جنازه او، بهره‌برداری سیاسی کنند، همسرش اعلام کرد فیلم واضح است. حمید می‌خواهد از یک دختری که نه بی‌حجاب و پسری که نه مامور است، در حالی که خودش هم، بسیجی نیست، در یک شب معمولی در یک گوشه خیابان که عابر‌ها راه می‌روند و هر شب هر جایی ممکن است این اتفاق بیفتد، دفاع کند و از کسانی که می‌خواهند حقی را از یک مظلوم بگیرند، تا لحظه آخر در برابر آن‌ها می‌ایستد و کوتاه نمی‌آید و تا جایی که جان دارد، دفاع می‌کند. این یعنی آخر مردانگی و غیرت و هیچ‌کس نمی‌تواند این را چه در داخل کشور و چه خارج از کشور، به موضوعی دیگری نسبت بدهد. من اجازه نمی‌دهم خون او پایمال شود. این خون فقط برای غیرت و جوانمردی بود و نباید بر این خون، اسم دیگری گذاشت. دیدن فیلم، حقانیت حمیدرضا را نشان می‌دهد.

به هر حال پس از این واقعه تلخ و درس‌آموز، نام میدان «سه گوش» در سبزوار به «شهید حمیدرضا الداغی» تغییر داده شد. همچنین یکی از خیابان‌های ریوند از توابع بخش باشتین شهرستان داورزن به نام «شهید حمیدرضا الداغی» نامگذاری شده است.

قاتلان حمیدرضا الداغی چه کسانی بودند؟

قاتلان حمیدرضا الداغی، یکی ۱۸ ساله و دیگری ۱۶ ساله و هر دو سابقه‌دار هستند. فرد ۱۸ ساله، دو سابقه دعوا که منجر به ورود دستگاه قضا به ماجرا شده را در کارنامه دارد و قاتل دیگر که جوان ۱۶ ساله است به گفته خودش در دو، سه سال پیش در دعوایی که منجر به قتل شده، حضور داشته است و به نوعی پیش از این اتفاق اخیر، قاتل فرد دیگری بوده است.

پس از این اتفاق، نیروی انتظامی موفق شد در کمتر از ۱۰ ساعت، دو قاتل را دستگیر و بازداشت کند.

حمیدرضا الداغی کجا دفن است؟

مراسم تشییع حمیدرضا الداغی، روز دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور اقشار مختلف مردم از مهدیه مشهد به سمت حرم مطهر رضوی برگزار شد. روز بعد از این مراسم، سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور باشکوه مردم سبزوار، مراسم تشییع این مرد بزرگ غیرتمند، از مقابل مسجد تاریخی جامع سبزوار به سمت گلزار شهدای این شهر برگزار و در همان‌جا، به خاک سپرده شد.

تشییع جنازه حمیدرضا الداغی

کلام آخر

فارغ از دوقطبی‌سازی‌ها و اینکه برخی افراد و گروه‌ها می‌خواهند این کار بزرگ را به نفع خود مصادره و تبلیغ کنند، بهتر است اصل ماجرا مورد توجه قرار بگیرد. کاری که حمیدرضا الداغی در دفاع از دختری نوجوان گرفت، کاری شایسته و باجرات بود که اکثریت جامعه از انجام آن عاجزند، زیرا زمانی که حرف از جان می‌شود، خیلی سخت است که این داشته را در کف دست گذاشت و برای دفاع، وارد صحنه درگیری شد.

از سوی دیگر، این حادثه و برخی اتفاقات شبیه این و البته سرقت‌هایی که گاهی فیلم‌های آن در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود، نشان از این دارد که جامعه به مانند دهه‌های گذشته، امنیت ندارد که این موضوع، ریشه در عواملی مثل، بیکاری، بی‌سرپرست و یا بدسرپرست داشتن افراد، فقر و... دارد که حل این چالش‌ها، علیرغم وظیفه همگانی، بیشتر متوجه مدیریت دولت و کانون‌های تصمیم‌گیری است.

ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۸
1
0
روحش شاد
جمال
|
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
0
0
مرسی از اینکه به این مرد شجاع پرداختید
آخرین اخبار
گوناگون